Friday, May 3, 2013

پيام ترس و وحشت رژيم از شعار سرنگوني


در آستانه نمايش انتخابات رژيم براي تعيين گماشته اي تحت عنوان «رئيس جمهور» براي ولي فقيه و جنگ و جدال باندهاي مافيايي بر سر قدرت و غارت و سركوب براي حفظ و بقاي اين رژيم به زعم و خيال باطل خود, پيام و شعار سرنگوني مردم ايران لرزه بر اندام رژيم انداخته و با يك فرار به جلو گشتاپوي سايبري خود را به ميدان فرستاده تا علاوه بر ترفندهايي از قبيل استفاده از حساب كاربري و عكس پروفايل فعالين فيس بوك و ارسال ويروس و مخدوش و مسموم كردن فضاي مجازي پيام تهديد آميز براي ايجاد رُعب و وحشت بفرست! غافل از اينكه خلاف آن تعبير مي شود! اين پيام وحشت از شعار و خواست سرنگوني است . ما زن و مرد جنگيم بجنگ تا بجنگيم. ايراني مي ميميرد اما ذلت رژيم ننگين و ضد ايراني ولايت فقيه و تمامي باندهاي مافيايي اش را نمي پذيرد.
سازمان امنيت مجازي رژيم amniyat.rayanh@gmail.com با ارسال پيامي از طريق ايميل و شبكه اجتماعي فيس بوك بويژه فعالين در داخل ايران ترس و وحشت خود از شعار و راي مردم ايران (سرنگوني) و بازتاب آن در جامعه را در اين پيام تو خالي به نمايش گذاشته است.
رژيم بدينوسيله به خيال خود ايجاد ترس و ارعاب و فضاي سركوب در فضاي مجازي ميخواهد بكند. اما در آستانه نمايش انتخابات و شعار راي ما سرنگوني دقيقا بيانگر تاثيرات فعاليتهاي ايرانيان آزاده و سرنگوني طلب و هواداران مقاومت و ترس و وحشت رژيم است .
وظيفه همه ايرانيان آزاده هشياري نسبت به اقدامات رژيم و اطلاع رساني و افشاي اين اقدامات و گزارش به شبكه اجتماعي فيس بوك است .
بر همه ايرانياني كه خواهان آزادي و سركوب و اختناق هستند. همه ايرانيان و فعالين حقوق بشري و سياسي و همه نيروهاي سرنگوني طلب كه اكثريت قرب باتفاق مردم ايران هستند و عليه نقض روزانه حقوق بشر و اعدامهاي روزانه فرياد خود را طنين افكن ساخته اند , لازم و ضروري است كه اين گونه اقدامات رژيم را به شبكه اجتماعي فيس بوك گزارش و خواهان امنيت در فضاي مجازي براي كاربران اين شبكه بويژه در داخل ايران شوند.
انتشار اين سند در فضاي مجازي و ارسال آن به شبكه اجتماعي فيس بوك و نهادها و فعالين حقوق بشري يكي از راههاي مقابله با اين گونه اقدامات رژيم مي باشد.

Tuesday, April 30, 2013

Iran: Bandar-Abbas prison inmate executed after attempting suicide

خودكشي يك زنداني 23ساله در گوهر دشت پس از تحمل 8 سال زندان بر اثر شدت فشارها
رژيم ضدبشري آخوندي در يك جنايت هولناك، يك جوان 28ساله را كه بر اثر شدت فشارهاي دژخيمان در شب قبل از اجراي حكم اعدام دست به خودكشي زده بود در زندان مركزي بندرعباس به دار آويخت. بنا بر اين خبر كه به تازگي فاش شده ، اين جنايت سبعانه در روز 2فروردين و در حالي صورت گرفت كه زنداني مزبور به خاطر زدن رگ گردنش در شرايط وخيمي به سر مي برد. جنايت وحشيانه اي كه تنها از رژيم قرون وسطايي حاكم بر ايران بر مي آيد.
در روز پنجشنبه 5 ارديبهشت نيز يك زنداني 23ساله به نام عليرضا شهبازي، براي خلاصي از فشارها و شرايط جهنمي زندان گوهردشت و مظالم رژيم آخوندي، بر اثر خودكشي جان سپرد. وي از سن 15سالگي دستگیر شده بود و به خاطر نداشتن توان مالي براي پرداخت ديه، هشت سال را در شرایط طاقتفرسای زندان گوهردشت كه چيزي بيشتر از يك اردوگاه مرگ نيست، سپری کرده بود.
عليرضا شهبازي ، هفته گذشته به دادگاه احضار شد و دژخيمان به وي اعلام كردند مبلغي كه در ازاي پرداخت آن آزاد خواهد شد به 15ميليون تومان افزايش يافته است. او که مي دانست خانواده تهيدست او توان فراهم کردن چنین مبلغی را ندارند، بر اثر شدت فشار و ستم رژيم آخوندي، در نيمه شب پنجشنبه 5ارديبهشت در سالن 11بند 4 زندان گوهردشت دست به خودكشي زد.
شرایط طاقتفرساي زندانهاي قرون وسطايي نظام ولايت فقيه ، شكنجه هاي رواني زندانيان، اخاذي از آنان به بهانه هاي مختلف در حالي كه عمده زندانيان از طبقات محروم جامعه هستند و از فقري خانمانسوز رنج مي برند، موجب افزايش خودكشي در بین زندانیان شده است. پديده شومي كه جلادان حاكم از افشاي آمار واقعي آن سر باز مي زنند.

Wednesday, April 24, 2013

به دولت ننگین شما رای نمیدهم!



\
آقایان ؛ آیا واقعا پشت گوش ما مخملی هست ، یا شما مخملی میبینند ؟
در اینکه احمدی نژاد در حق کشور و مردم ایران جنایت کرد حرفی نیست ، لطماتی که او به بنیان و اساس هرچیزی ، اعم از اقتصاد و سیاست و اجتماع و روابط بین الملل و ....زد ، حالا حالاها قابل جبران و بازسازی نیست و هر کسی هم که بجای او بیاید ، باید با یک سطل و جارو و دستمال و مایع شوینده و تمیز کننده بیاید تا گندهائی را که او زده پاک کند . اما تعجب من از کاندیداها و حامیان آنهاست ، که پنداری هفته پیش وارد ایران شدند و در طی این هشت سال مسافر شاتل بودند و خارج از کره زمین زندگی میکردند !! 
چراکه هنوز از گرد راه نرسیده و میکروفون را جلویشان نگذاشته ، شروع به ایراد گرفتن و محکوم کردن کارکرد های وحشتناکدولت احمدی نژاد میکنند ، و انگار آقایان تازه پی به کارهایی که احمدی نژاد کرده ، برده اند .//
آقایان شما همه در طی این هشت سال ، در کلیدی ترین و بالاترین پست ها و مقام های دولتی و حکومتی بودید ؛
آیا زبانتان لال بود که ، در همان زمان این اظهارات فعلی را بگوئید ؟
آیا چشمانتان کور بود و این جنایت ها را نمیدیدید ؟
آیا گوشتان کر بود و صدای ناله مردم را از گرانی و تورم نمیشنیدید ؟
آیا تریبونی برای گفتن این معایب و ایرادات در اختیار نداشتید ؟
آیا صلاح نبود که بگوئید ، یا بصرفه تان نبود که دهن باز کنید ؟
آیا آنها را نگهداشته اید که حالا برای داغ دل مردم را تازه کردن بگویید ؟
آیا با حرفها میخواهید بگویید که شما مثل او نیستید ؟
مگر او از این حرفها کم زد و از همین وعده ها کم داد ؟

Monday, April 15, 2013

نامزد انتخاباتی احمدی نژاد: کابوس آیت‌الله ها

محمود احمدی‌نژاد نمی‌تواند در انتخابات پیش‌ رو کاندیدا شود٬ اکنون او می‌خواهد نزدیک‌ترین یار مورد اعتمادش را به میدان بفرستد٬ کسی که مسلما مورد تنفر ملایان است. آیت‌الله خامنه‌ای تصمیم سختی در پیش خواهد داشت. مردی که چهار سال پیش٬ در انتخابات ریاست‌جمهوری با توسل به تقلب و خشونت در مقامش باقی ماند٬ امروز می‌خواهد از انتخابات آزاد استفاده کند. یار مورد اعتماد احمدی‌نژاد٬ چندی پیش با اطمینان گفت که دولت هر کاری خواهد کرد تا سلامت انتخابات ۱۴ ژوئن تضمین شود.
دست راست احمدی‌نژاد٬ اسفندیار رحیم مشایی در ماه مارس گفت «دولت اجازه نخواهد داد که سلامت رقابت و شفافیت انتخابات ریاست‌جمهوری به خطر بیفتد». بنابراین این بار نوبت احمدی‌نژاد است که از این‌که تخلفات منافع او را به خطر اندازند بهراسد. از سال ۲۰۰۹ تاکنون او همواره برای ملاها و محافظه‌کاران در قدرت مشکل درست کرده و پیش از هر چیز با حفظ مشایی جنجال‌آفرین آن‌ها را خشمگین ساخته است.
آنچه مسلم است نظام خونخوار جمهوری اسلامی و در راس آن خامنه ای جنایتکار انتخابات ریاست جمهوری را حربه ای کرده است برای نشان دادن به دنیا بر اینکه مردم در ایران هنوز این رژیم را به رسمیت میشناسند در حالی که حقیقت چیز دیگریست. همه با هم نه به رژیم کثیف جمهوری اسلامی. یک بار برای همیشه!

Monday, April 1, 2013

آتش نظام ولایت بر جان نسل جوان

جامعه ایران با وجود جمعیت جوانی در حد هفتاد درصد، برای شادی و نشاط محدودیت بسیاری را باید تحمل کند و مقصر اصلی آن نیز کسانی هستند که بر جای خدا نشسته و درباره مردم، زندگی امروز و حتی پس از مرگشان تصمیم گیری کرده اند و هیچ گاه از خود نپرسیده اند به چه مناسبتی همگان باید چون آنها بیندیشند.
 
انقلاب که اتفاق افتاد جوانان آن روز به میدان آمدند. جنگ که پیش آمد باز همان نسل، نسلی که روحانیون به قدرت رسیده فعلی برای تربیت شان متحمل رنجی نشده بودند، صحنه هایی از جانفشانی را خلق کرد که دنیا را انگشت به دهان کرد. اکنون پرسش اصلی این است روحانیون مدعی تربیت افراد و آحاد جامعه، کدام نسل را پرورش داده و تربیت کرده اند؟ آیا در صورت بروز حادثه ای از آن دست که در اوایل انقلاب افتاد، نسل تربیت شده در جمهوری اسلامی قادر به خلق همان حماسه ها خواهد بود؟
اینها که می گویم برای زیر سوال بردن ارزشهای نسل جوان کشور نیست، نه! اینها تنها پرسش هایی هستند از مدعیانی که به بهانه ارشاد و هدایت، همواره تنگناهای فراوانی را برای مردم بخصوص نسل جوان فراهم آورده اند و نتیجه آن همه سخت گیری ها و دخالت ها، ظهور و بروز نسلی است که گرفتار بزهکاری ها و افسردگی های فراوان شده است. جمهوری اسلامی به دنیای مدرن یک بار دیگر اثبات کرد و نشان داد که تربیت به زور سرنیزه چه محصولی می دهد. با این همه سران حکومت ایران باز هم دست بردار نیستند و همچنان عرصه را به مردم و بخصوص جوانان تنگ تر می کنند تا روح جامعه را بیشتر بخراشند و افسردگی ها را بیشتر کنند. نمونه جنایاتی که در حق بخصوص نسل جوان ایران در طول سی و چند سال گذشته اتفاق افتاده، تنها در حکومت های دیکتاتوری دیگری دیده می شود که برای شخصیت، حریم های خصوصی، حقوق افراد و آزادی های مدنی هیچ ارزشی را قائل نبوده اند.
امروز عمده افتخار جمهوری اسلامی به تربیت نسلی از بسیجیان بی هویت است که از سر بی هویتی تنها درندگی می دانند و بس! نسلی که بی ریشه است و به بادی جهت و مسیر خود را تغییر می دهد و به سویی می رود که خوان نعمت بزرگتری گسترده شده است به همین دلیل یکی از خطرهایی که نسل جوان ایران را تهدید می کند همین نسل بی هویت هاست، نسلی که نه به دست پروردگان خود رحم می کند و نه به مردمی که از ستم های جمهوری اسلامی روزگارشان سیاه شده است.


 

Saturday, March 30, 2013

هموطن بپاخیز برای آزادی 

 
تا کی باید ساکت بنشینیم و  بگوییم فردا بهتر می شود خد بزرگه ؟!
الآن نزدیک سی وچهار سال است که هرروز این حرف ها را تکرار میکنیم و خدایی هنوز کمکمان نکرده .
قیمت پسته ,لباس, ارز … همه چیز بیداد میکند و ما هنوز بعد از سی و اندی سال میگوییم امسال سال آخر است.
تا کی باید فقط در خانه بنشینیم و آرزوی آزادی  را کنیم ؟!
تا کی باید صدای جوانان و دانشجویان در بند را بشنویم و پیش خود بگوییم با رئیس جمهور بعدی بهتر می شود ؟
تا کی صدای گریه ی مادران دلسوخته را بشنویم که جوانانشان را در خفا دفن می کنند؟
چه بلایی به سرمان آورده اند که تن به هر حقارت و خاری می دهیم و صدایمان در نمی آید؟
 تا کی سرمان را در برف کنیم و وانمود  کنیم  که فردا بهتر می شود .آنقدر این کار را می کنیم تا یکی از اعضای خانواده ی خودمان را بگیرند ,به زندان بیاندازند و او را شکنجه و تحقیر کنند و خبر مرگش را بدهند  تا کی؟!
من یکی از دانشجویانی بودم که تاچند ماه پیش همانند بسیاری از مردم ایران خاموشی یا شکوه های زیر لب را بر فریاد ترجیه میدادم .
بیایید مخالفتمان را فریاد کنیم . نه شاه نه مصدق ,نه چپ نه راست و نه مجاهد , همه باهم یکی شویم و با افتخار پرچم شیر و خورشیدمان را برافرازیم .
به امید روزی که متحد شویم
 

Tuesday, March 19, 2013

Female Iranian student, commit suicide after being raped by one of Iranian regimes revolutionary guards

خودکشی یک دختر دانشجو که مورد تجاوز یک پاسدار مزدور قرار گرفت.

"شادیه باسامی" پس از اینکه توسط یکی از اعضای سپاه پاسداران رژیم اسلامی ایران به نام " ج، چاوشی" مورد تجاوز قرار گرفت خود را به آتش کشید و جان باخت.
استمرار تجاوز جنسی در نهادهای نظامی-امنیتی رژیم ایران

طی ٣٠ سال حکومت اسلامی ایران در زندان‌های این حکومت نمونه‌های زیادی از آزار و اذیت و شکنجه‌های جسمی و روحی مشاهده و گزارش شده که یکی از انواع این شکنجه‌ها "تجاوز جنسی" می‌باشد.

طی هفته‌ی گذشته یک دختر دانشجو اهل "اسلام‌آباد غرب" در استان کرمانشاه، به نام "حنانه فرهادی" پس از آزادشدن از زندان اداره‌ی اطلاعات حکومت اسلامی ایران، به زندگی خود پایان داد.
وزارت اطلاعات حکومت اسلامی ایران خانواده‌ی این دختر دانشجو را تهدید کرده بودند که نباید این حادثه را رسانه‌ای کنند.
"حنانه فرهادی"، دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد رشته‌ی علوم سیاسی که بیش از ٢ ماه در بازداشت نیروهای اطلاعات حکومت اسلامی ایران بوده، پس از آزاد شدن از زندان، دست به خودکشی زد.
خودکشی این دختر دانشجو اولین حادثه از این دست نیست، بلکه چندین مورد مشابه طی چند ماه گذشته گزارش شده است.
در همین رابطه، روز چهارشنبه یازدهم اسفندماه، دختری به نام "شادیه باسامی" ٢٣ ساله و اهل روستای "بیساران" از توابع منطقه‌ی "ژاورو" در سنندج خود را به آتش کشید و جان خود را از دست داد.
"شادیه باسامی" پس از اینکه توسط یکی از اعضای سپاه پاسداران حکومت اسلامی ایران به نام " ج، چاوشی" در این منطقه مورد تجاوز قرار گرفت خود را به آتش کشید و جان باخت.
مرگ بر رژیم دیکتاتوری ایران
مرگ بر خامنه‌ای جنایتکار

Sunday, March 10, 2013

اعلام آمادگی حکومت برای سرنگونی

پروژه از میان برداشتن احمدی نژاد از سوی خامنه ای کلید خورد. خامنه ای در سخنانی که سه هفته پیش از "بابت نصیحت" باندهای نافرمان حکومت را تهدید کرد اکنون به مرحله عمل نزدیک میشود. با پخش فیلمی در صدا و سیما جمهوری اسلامی با "کدهای" (اصطلاح به شدت مورد علاقه همه جنایتکاران جمهوری اسلامی) که در آن داده شد مشخص گردید سرنوشت بنی صدر را برای احمدی نژاد در نظر گرفته اند. قرار باند خامنه ای این بود که با احمدی نژاد بسازند تا دوره اش بسر آید اما دوره احمدی نژاد از وقتی با قهر کردن و خانه نشین شدن کردن خود به مخالفت صریح با خامنه ای پرداخت، به سر آمده بود. پخش این فیلم یک هشدار ساده به احمدی نژاد نیست که شاید سرجایش بنشیند. او نمی تواند آرام بشیند، نه اینکه میخواهد به عنوان یک رئیس جمهور از اختیارات قانونی اش استفاده کند (این گفته مفسرین در رسانه های مانند بی بی سی و صدای امریکا بود و حتی خود بنی صدر در مصاحبه ای با این رسانه ها بر آن تاکید داشت که خود ایشان هم میخواسته قانونی عمل کند دیگران نخواستند و خمینی هم ساکت نماند و جانب رقیب را گرفت!) احمدی نژاد با همه بلاهتش ( نمونه اش اخیر آن پیام تسلیت او برای مرگ چاوز است که تاکید میکند تردید ندارد که چاوز مرحوم با مسیح موعود دوباره برخواهد گشت!) تشخیص میدهد که هیچ آینده ای در پیش روی خود و حکومتی که او ریاست جمهوری آنرا برعهده دارد وجود ندارد.
خامنه ای نیز اگر فرمان حمله را داده است همین چشم انداز را مقابل روی خود میبیند. این حکومت وصله ناجوری برای بورژوازی بوده است و اکنون کار به آنجا کشیده است که حتی حفظ ظاهر را هم نمی تواند بکند و کارکرد متعارفی از یک حکومت را نمایش دهد. نمونه آن ارائه بودجه سالیانه از سوی احمدی نژاد  بود که با تاخیری بی سابقه به مجلس ارائه داد، خود او در این نمایش (به اعتراض) شرکت نکرد و حتی اگر راه داشت شاید اصلا بودجه ای ارائه نمیداد. به عنوان یک رئیس جمهور حتی نمیداند نماینده اش در مذاکرات با غرب چه گفته و چی شنیده وقتی اصرار دارد که از جانب او نوشته شود "نگاه، سکوت و لبخند". این عکس العمل ایشان در قبلا مذاکرات هسته ای است در واقع از نفرت خود از "رهبری نظام" حکایت میکند. قوانینی که در مجلس به تصویب میرسانند رئیس جمهور در کشوی میزش بایگانی میکند، رئیس مجلس خود آنرا ابلاغ میکند. دیوان عدالت اداری حکم برکناری منصوبین رئیس جمهور را میدهد، رئیس جمهور وزرایش را اخراج میکند، مجلس وزیرش را استیضاح میکند. برای همدیگر تله میگذارند و از کثافت کاریها همدیگر فیلم میگیرند، جلادشان را به دادگاه میکشند و او در دادگاه از نواری صحبت به میان می آورد که همه قتلها زیر نظر فرزند رهبر بوده است و آقا از باب نصیحت حکم حکومتی میدهد که همگی خفه شوند و ذوب شدگان ولایت هنوز نگفتند "چشم آقا!". باز برای همدیگر خط و نشان میکشند بی افقی این حکومت را میتوان در مضحکه انتخاباتی آن نشان داد وقتی که  نمایش انتخاباتی این حکومت پیش از بیش مسخره بودن خود را عیان ساخته. "ائتلاف سه گانه" (قالیباف ولایتی و حداد عادل) و یا اعلام نامزدی امثال رضایی و متکی، بودن یا نبودن رفسنجانی و خاتمی از بی سرانجامی دار و دسته های جنایتکاران حکایت میکند. حمله همه جانبه به روزنامه نگاران و وعده اینکه ۶۰۰ روزنامه نگار در لیست بازداشت میباشند ضعف بیش از اندازه حکومت را نشان میدهد که روزنامه های سرسپرده خود را هم نمیتواند کنترل کند.

Monday, March 4, 2013

Tuesday, February 26, 2013

How mad is Ahmadinejad? دنیای خیالی، آمار تخیلی


میان آماری که دولت احمدی نژاد می دهد با واقعیتی که ایرانی در آن به سختی روزگار می گذراند ، دنیایی فاصله است.

آمارهای دولت تخیلاتی است که در همان کابینه ی متوهم تهیه می شود و در غیابِ سازمان برنامه و بودجه ی منحل شده و با وجود بانک مرکزی دست نشانده و سازمان آمارِ سانسور شده، چهره ای از کشور نشان می دهد که تنها دردی که دوا نمی کند، مدیریت است.

اما این نگفتنِ واقعیت، آنچنان که هست ، پدیده ای نیست که در دولت احمدی نژاد ، پدیدار شده باشد. توهم و خیال پردازی در ذاتِ جمهوری اسلامی بوده و هست و اگر در بهمن ۵۷ کودکانه بود، حالا دسایس شیطانی دارد.

آیت الله خمینی چه می دانست که آمار چیست و چگونه می توان با ابزارِ اطلاعاتِ میدانی و پیش بینی ریاضی ، یکسال آتی را برنامه ریزی کرد، آنچه خمینی می فهمید این بود که توده های مردم چه قدر متراکم و متشکل هستند و آیا وحدت کلمه که چیزی جز “خمینی رهبر ” نبود، هست یا نه.

جمهوری اسلامی از بدو تولد نه علاقه ای به توسعه به گونه غربی داشت و نه هیچ کدام از تئوری های اقتصادی چپ و راست را می پسندید، اگر هم شیوه ی چپ اندیشانه در حکومت رانی سالهای امام به چشم می آمد، نه برای این بود که به مثابه ی کشورهای بُلوک شرق ، سیستم اقتصاد دولتی را پذیرفته ، بلکه از آن جهت که ملی کردن اموال بخش خصوصی و تمرکز اقتصاد در دست حکومت، مطمئن ترین راه حاکمیت به حساب می آمد که هم می توانست رقبا را زمینگیر کند و هم می توانست مردم را در آن حالتِ متراکم توده ای نگاه دارد وگرنه با حضور بخش خصوصی قدرتمند که لاجرم در سیاست هم حضور می یافت و به هر طریق ابراز وجود می کرد، جنگ ایران و عراق با اعتراض مواجه می شد و هشت سال به درازا نمی کشید.

در این بین، آمار و ارقام ، سربازانِ گوش به فرمان امام بودند و طوری به اطلاع می رسیدند که گزندی به حالاتِ عرفانی ایشان نرساند، تنها در اواخر جنگ بود که با ازدحام استیصال در جبهه ها ودر پی یک مدیریت فاجعه آمیز هشت ساله ، آمارها چنان یکباره و واقعی به امام عرضه شد که لاجرعه سر کشیدنِ جام زهر، ناگریز بود.

این عبرتِ زهر آلود هم برای رهبر سرمست تازه به دوران رسیده، هشیاری نساخت و آیت الله خامنه ای همان دنیای خیالی را داشت که آمار و ارقام موظف بودند، هندسه اش را ترسیم کنند.

در نظر رهبری، کشور همیشه در حال پیشرفت است و از گردنه ها می گذرد، حالا یکی فراختر و یکی تنگ تر، گردنه ها تمامی ندارد و این قُله ی لعنتی، هیچ گاه فتح نمی شود.

اگر آمار هم بخواهید، سند نظام برای مقبولیت، راهپیمایی ۲۲ بهمن است و کسی را جرئت آن نیست که یکبار تعداد جمعیت واقعی راهپیمایان انقلاب تا آزادی را بگوید و همیشه و هرسال باید گفت “میلیونی” . برای نظامی که تعداد راهپیمایانِ چند ده هزار نفره را میلیونی اعلام می کند و در هشت سال جنگ فرماندهانِ سپاهش مفتخر به این بودند که وقتی می گویند لشگر، معلوم نبود که لشگر چه تعداد نفرات داشت- لشگرهای سپاه پاسدارن ، به تعداد نفراتِ لشگرهای کلاسیک دنیا که ده هزار نفر است، نبود و معلوم نمی شد که بیشتر است یا کمتر ، نتیجه اش شاید گمراهی دشمن بود اما بدتر اینکه برنامه ریزی را پاک مُختل می کرد- اعلام آمار دقیق از رشد اقتصادی و نرخ تورم و ضریبِ جینی آن طور که واقعیت را بیان کند، زهر هلاهل است.

این می شود که آمار و محاسبه بر مبنای آنچه هست و اعلامش، همه یکسره دولتی و حکومتی است و هیچ نهادِ ناظر خصوصی نمی تواند آمار و ارقام بدهد و بگوید در کشور چه خبر است و تا این اواخر حتی کسی را جرئت نبود که گلیم پاره و سفره خالی اش را نشان بدهد و بگوید آقای احمدی نژاد دروغ می فرمایید.

حساب و کتاب داشتن ، ذهنِ منضبط می خواهد و خالی از نئشگی ایدئولوژی پوسیده و آمار و ارقام واقعی هم شجاعت بیان می خواهد و هم شهامت پذیرش و سوال بزرگ این است که اصلا جمهوری اسلامی با این حال و روز فعلی و قبلی، استعداد بیان واقعیت را دارد یا نه و مشکل بعدی این است که آیا مردم ما طاقتِ شنیدن اینکه وضع تا چه اندازه بد است را دارند یا اینکه می خواهند همه ی حقیقت را ندانند؟

Saturday, February 23, 2013

One Young Man Hanged Publicly In Central Iran- Four More To Be Hanged Publicly Soon

اعدام یک مرد جوان در ملأ عام در اراک- و اعدام چهار مرد جوان به زودی در کرج

به گزارش تارنمای رسمی‌ دادگستری استان مرکزی صبح امروز یک مرد جوان در ملأ عام در اراک به دار آویخته شد. بنا به این گزارش این فرد ۲۳ ساله به اتّهام ربودن یک نوجوان ۱۵ ساله و «عمل منافی عفت توأم با آزار و اذیت با او » به اعدام محکوم شده بود. هویت این شخص در گزارش اعلام نشده است.
از سوی دیگر عبرت نیوز به نقل از فرمانده نیروی انتظامی کرج از اعدام چهار مرد جوان در ملأ عام بزودی در این شهر خبر داد. اتّهام این چهار نفر تجاوز به عنف عنوان شده است.
آمار اعدام و مجازات‌های دیگر از جمله شلاق و قطع عضو در ملأ عام در ایران در ماههای اخیر شدیدا افزایش داشته و احکام اعدام‌های ملأ عام در هفت هفته اول سال ۲۰۱۳ برابر با تعداد کّل اعدام‌های ملأ عام سال ۲۰۱۰ میلادی است. سازمان حقوق بشر ایران نگران است که تعداد این اعدام‌ها در ماههای قبل از انتخابات ریاست جمهوری خرداد ماه افزایش بیشتری داشته باشد.


Thursday, February 21, 2013

مـــــرگ بر جـــــمهوری اســـــلامی، نه یک کلمه بیشتر نه یک کلمه کمتر

مرگ بر جمهوری اسلامی، ، مرگ بر رژیمی‌ که چوبهایه دارش بوی خون بی‌ گناهان را میدهد، خیابان‌هایش در خفقان آزادی در سکوتی مرگبار فریاد میزند، مرگ بر رژیمی‌ که خنده و شادی را بر مردم خود حرام کرده است، مرگ بر آنان که طاقت دیدن امید را بر چهرهٔ مردمان خود ندارند، مرگ بر شما که چهره‌تان از مرگ زشت تر است، مرگ بر جمهوری اسلامی نه فقط برای خون جوانان ایران، بلکه بیگناهان سوریه، برای یک یک کسانی‌ که تحمل صدای حقشان را نداشتید و آنها را ترور کردید، مرگ بر زندنهایتان که حق را خفه کرده است، مرگ بر ولایتتان که خدارا را از دلها پاک کرده، مرگ بر شما که ایران را به این روزهای سیاه نشانده اید، مرگ بر رژیم ایرانی‌ ستیز جمهوری اسلامی که فرهنگ و هنر ایرانی‌ را چنین خار و خفیف کرده است، مرگ بر شما که از غارت هایتان، شکم کودکان این خاک شب‌ها گشنه سر بر بالین میگذارد... مرگ و هزاران بار مرگ بر شما دژخیمان ایران زمین که جز ویرانی و خرابی‌ این خاک چیزی دیگری در سر نمی‌‌پرورانید... مرگ بر جمهوری اسلامی، نه یک کلمه بیشتر نه یک کلمه کمتر

Wednesday, February 20, 2013

Big fraud in iran's economy by Ahmadinejad

«تخلف» چهار هزار و ۷۰۰ میلیاردی دولت احمدی‌نژاد

خبرگزاری مهر دولت محمود احمدی‌نژاد را متهم به «تخلف» چهار هزار و ۷۰۰ میلیارد تومانی در تامین منابع اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها کرد.
به گزارش مهر این خبرگزاری با استناد به گزارش‌ نهادهای نظارتی سازمان هدفمندی یارانه‌ها نوشته است که دولت در نیمه اول امسال، برای تامین کسری بودجه‌اش حدود چهار هزار و هفتصد میلیارد تومان از منابعی غیر از منابع مشخص‌شده به اجرای این قانون اختصاص داده است.

بر اساس این گزارش احتمال این نیز وجود دارد که دولت احمدی‌نژاد در نیمه دوم امسال نیز در هدفمندی یارانه‌ها با کسری بودجه‌ای بیش از ۱۷ هزار میلیارد تومان روبرو شود.

خبرگزاری مهر در ادامه فهرستی از تخلفات دولت در این زمینه را منتشر کرده است که نشان می‌دهد علی‌رغم آن‌چه در قانون بودجه سال ۱۳۹۱ آمده است، دولت احمدی‌نژاد از منابع دیگری مانند مالیات بر ارزش افزوده، منابع عمومی و میعانات تحویلی به پتروشیمی‌ها برای اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها استفاده کرده است.

گفتنی است  بر اساس قانون بودجه سال ۹۱، اختصاص و پرداخت هرگونه وجوهی برای اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها غیر از وجوه حاصل از محل اصلاح قیمت حامل‌های انرژی، سایر کالا‌ها و خدمات ممنوع است. اما دولت از راه‌های دیگری (براساس گزارش‌های غیررسمی تزریق نکردن ارز به بازار، افزایش قیمت ارز و فروش آن توسط دولت) نسبت به تامین این بودجه اقدام کرده است.
در خبری دیگر در انتقاد به هدفمندی یارانه‌ها، اکبر هاشمی رفسنجانی هم امروز گفت که «متولیان اقتصاد کشور راه را گم و به روزمرگی افتاده‌اند.»

به گزارش خبرآنلاین آقای هاشمی گفت: هدفمندی یارانه باید منجر به رشد اقتصاد می‌شد، نه سرازیر کردن مبلغی ناچیز به حساب مردم و در مقابل ایجاد تورم سرسام‌آور و کاهش شدید پول ملی.

Monday, February 18, 2013

جنگ گرگ ها: احمدی‌نژاد حاضر به عذرخواهی از خامنه‌ای نشد


محمود احمدی‌نژاد برخلاف علی لاریجانی و ۲۶۵ نماینده مجلس حاضر به عذرخواهی از علی خامنه‌ای به خاطر وقایع روی داده در جلسه استیضاح وزیر سابق کار نشد.

علی لاریجانی٬ صادق لاریجانی و ۲۶۵ ن...
ماینده مجلس در ۲۴ ساعت گذشته پس از انتقاد رهبر جمهوری اسلامی از آن‌ها با صدور نامه‌ها و بیانیه‌های جداگانه‌ای از وی عذرخواهی کرده‌اند.
...
آقای خامنه‌ای روز گذشته (شنبه ۲۸ بهمن) از سران قوا و نمایندگان مجلس به خاطر جنجال‌های روی داده در جلسه ۱۶ بهمن استیضاح علیرضا شیخ‌الاسلامی٬ وزیر سابق کار انتقاد کرده است.

رئیس دولت دهم نیز در واکنش به این انتقاد‌‌ها با صدور پیامی خطاب به علی خامنه‌ای٬ تنها به وی اطمینان داده که «کوچک‌ترین قدمی برخلاف مصالح کشور برنخواهد داشت.»

احمدی‌نژاد در پیام خود هیچ اشاره‌ای به این «مصالح» نکرده و نگفته مصالحی که وی خود را مقید به رعایت آن‌ها می‌کند چه میزان با نظرات و سیاست‌های رهبر جمهوری اسلامی هماهنگ است.

رئیس دولت دهم در پایان این پیام کوتاه آورده که به رهبر جمهوری اسلامی «ارادت» و «دلبستگی» دارد.

Sunday, February 17, 2013

علی خامنه‌ای:

وقایع مجلس متاثرم کرد و استیضاح وزیر کار بی‌فایده بود



علی خامنه‌ای با انتقاد از محمود احمدی‌نژاد٬ علی لاریجانی و گروهی از نمایندگان مجلس٬ از وقایع رخ داده در جلسه استیضاح وزیر سابق کار اظهار تاسف کرد و گفت این استیضاح «بی‌فایده» و «غلط» بود.
آقای خامنه‌ای روز شنبه (۲۸ بهمن) در جمع گروهی از مردم تبریز گفته وقایع رخ داده در مجلس «بد» و «نامناسب» بود و منجر به «تاثر» وی و مردم شده است.
وی افزوده است: «رئیس یک قوه به استناد اتهام ثابت نشده‌ای در دادگاه، دو قوه دیگر را متهم کرد که کار بد، نامناسب، تضییع حقوق اساسی مردم و خلاف شرع و اخلاق و خلاف قانون بود.»
منظور رهبر جمهوری اسلامی پخش فیلمی از جلسه فاضل لاریجانی با سعید مرتضوی از سوی احمدی‌نژاد در مجلس است که منجر به بروز جنجال‌های گسترده‌ای در ایران شده است.
علی لاریجانی نیز در واکنش به پخش این فیلم حملات و انتقاد‌های تندی متوجه احمدی‌نژاد کرد که علی خامنه‌ای گفته واکنش رئیس مجلس به پخش این فیلم نیز «قدری زیاده روی بوده است.»
وی همچنین درباره استیضاح وزیر کار سابق کار اظهار کرده است: «اصل استیضاح وزیر در ماه‌های پایانی دولت، آن‌ هم به علت و دلیلی که مربوط به آن وزیر {نبود} نیز بدون توجیه، بی‌فایده و غلط بود.»
وقایع ۱۶ بهمن مجلس در پی پافشاری محمود احمدی‌نژاد در حفظ سعید مرتضوی٬ متهم ردیف اول پرونده بازداشتگاه کهریزک در سازمان تامین اجتماعی روی داد که در ‌‌نهایت منجر به برکناری وزیر کار توسط مجلس شد.
آقای خامنه‌ای در بخش دیگری از سخنان خود به وقایع روز ۲۲ بهمن قم اشاره کرده و گفته است: «بنده با کارهایی که در قم اتفاق افتاد و یا قبل از آن در حرم امام رخ داده بود مخالفم.»
وی افزوده است: «بار‌ها به مسئولان تذکر داده‌ام که جلوی این کار‌ها را بگیرند. این افراد اگر حزب‌اللهی هستند، این کار‌ها را که به ضرر کشور است انجام ندهند.»
روز ۲۲ بهمن گروهی از کسانی که گفته می‌شود حامی محمود احمدی‌نژاد بودند با حمله به سخنرانی علی لاریجانی در قم مانع از ادامه سخنرانی وی شدند.

Saturday, February 16, 2013

A report from Imprisoned Iranian Human right lawyers امنیت وکلا و نگاهی به وضعیت وکلای زندانی در ایران



اکنون در مقطعی از تاریخ ایران ایستاده ایم که "متفاوت" بودن جرمی نابخشودنی شده است. تفاوت در عقاید، دین، ظاهر، منش و مسلک، رابطه عاشقانه، عادات غذایی و حتی تفاوت در موسیقی و هنر مجازات هایی گاه سنگین به دنبال دارد. چه بسیار مردان و زنانی که به دلیل متفاوت بودن طعم تلخ بازداشت، شکنجه، پرس و جو ها را چشیده اند و دم بر نیاورده اند و عده ای هم که از حقوق قانونی خود برای داشتن وکیل، دادگاه عادلانه و هیات منصفه آگاه بوده اند در نهایت با ارعاب و فشار از حق خود گذشت نموده اند.
در اسناد حقوق بشری و اسناد قانونی اکثر کشورهای جهان حق داشتن وکیل مدافع در مراجع قضایی و نیز اجرایی یکی از حقوق اساسی و اولیه برای داشتن یک دادرسی عادلانه و تضمینی برای برقراری نظم، عدالت و امنیت اجتماعی و قضایی است اما مساله جایی قابل تامل می شود که متصدیان امر قضا که می بایست حامیان امر قضاوت عادلانه باشند به حذف بخشی های اساسی از یک دادگاه عادلانه می زنند و بدون وکیل و هیات منصفه حکم های سنگین کیفری صادر می کنند و از نتیجه کار راضی و خشنود می شوند و در جایی که وکیل متهم بر وظیفه خود پافشاری می کند از هر گونه ارعاب، تهدید و دستگیر برای به کرسی نشاندن رای خود فرو گذاری نمی کنند.
تعداد بالای وکلای زندانی در ایران که با احکامی غیر منصفانه و برخودهای ناشایست مواجه شده اند نشان از همین جهان بینی دارد. مقامات بالا دستی برای جلوگیری از برگزاری دادگاهی عادلانه و صدور حکم هایی برای ایجاد وحشت در میان مردم و محدود کردن فعالیت های "متفاوت ها" وکلای وظیفه شناس را به بهانه های واهی و رای معروف "تشویش اذهان عمومی و اقدام علیه امنیت کشور" دستگیر و مجازات می کنند.
جاوید هوتن کیان وکیل دادگستری است که در تیر ماه سال ۱۳۸۸ وکالت خانم سکینه محمدی آشتیانی زنی که به مجازات سنگسار محکوم شده بود را پذیرفت. ایشان در زمان کوتاهی که وکالت موکلش را به عهده داشت بارها با رسانه های مختلف در ارتباط با عدم استحقاق موکلش به سنگسار سخن گفت و در نهایت نیز در پی ملاقات با دو خبرنگار آلمانی در شهر تبریز ، به همراه سجاد قادر‌زاده فرزند سکینه محمدی آشتیانی بازداشت شد. هوتن کیان پس از بازداشت به محل نامعلومی منتقل شد و اطلاعاتی از وی منتشر نگردید تا اینکه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران اقرارهای وی را در رابطه با پرونده سکینه محمدی پخش کرد. در مدت حدود سه سال حبس این وکیل دادگستری تاکنون هیچ منبع رسمی اطلاعاتی از وی منعکس نکرده و سرنوشت این وکیل دادگستری مشخص نیست. این در حالی است که در همین پرونده فرزند سکینه محمدی تبرئه و دو خبرنگار آلمانی نیز با اعمال فشار دولت آلمان و با پرداخت جریمه نقدی از زندان آزادشدند. اخباری غیر موثقی وجود دارد که حکایت از قتل این وکیل دادگستری در زندان تبریز دارد. جا دارد در رابطه با این پرونده خاص مسولین دستگاه قضایی جمهوری اسلامی گزارشی از وضعیت وی منتشر نماید.
مصطفی دانشجو، امیر اسلامی، امید بهروزی و فرشید یداللهی وکلای مدافع اقلیتی به نام دراویش گنابادی هستند که هم اکنون بدون هیچ گونه محاکمه ای بیش از هفده ماه در بازداشت موقت در زندان اوین تهران به سر می برند.
مصطفی دانشجو از بیماری تنفسی رنج می برد پس از گذراندن شش ماه حبس در زندان ساری به بند 209 زندان اوین منتقل شد و تاکنون بلاتکلیف است.
امیر اسلامی از دیگر وکلای دراویش گنابادی است. این وکیل دادگستری نزدیک به 18 ماه است که در زندان اوین به سر می برد. پرونده این وکیل دادگستری در حال حاضر در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران در حال رسیدگی است.
امید بهروزی نیز همراه با سایر وکلای دراویش گنابادی در زندان اوین به سر می برد و اخیرا به دلیل خودداری از حضور در جلسه دادگاه به سلول انفرادی منتقل شده است.
فرشید یداللهی نیز از 17 ماه پیش در حبس به سر می برد.
سید محمد سیف‌زاده نیز از جمله وکلای مبارز و توانمند دادگستری است که در حال حاضر در زندان رجایی شهر کرج محبوس است. وی به همراه شیرین عبادی، محمد شریف، عبدالفتاح سلطانی و محمدعلی دادخواه کانونی تحت عنوان کانون مدافعان حقوق بشر را تشکیل دادند. این کانون به بررسی موارد نقض حقوق بشر در ایران می پرداخت سیف زاده در طول فعالیت خود وکالت بسیاری از زندانیان سیاسی را بر عهده داشت .
عبدالفتاح سلطانی دیگر وکیل زندانی نیز که به جرم تبلیغ، اجماع و تبانی علیه نظام به 18 سال حبس تبعید به شهر برازجان و ۲۰ سال محرومیت از وکالت محکوم شده است از بانیان و مدافعان حقوق بشر در ایران به شمار می آید."تحصیل مال حرام" از طریق دریافت جایزه حقوق بشری نورنبرگ (که از سال ۱۹۹۵ هر سال به یکی از فعالان حقوق بشر اعطا می‌شود) هم در زمره اتهامات آقای سلطانی و مبنای صدور حکم اعلام شده است.
محمدعلی دادخواه نیز از دیگر اعضای کانون مدافعان حقوق بشر نیز که وکیل عبدالفتاح سلطانی نیز به شمار می رود هم اکنون در زندان به سر می برد. دادخواه که پیش‌تر در سال ۸۱ و در جریان وکالت اعضای حزب نهضت آزادی بازداشت شده بود، آخرین بار در تاریخ ۱۷ تیر ۱۳۸۸ به همراه ملیحه دادخواه، سارا صباغیان، بهاره دولو و امیر رئیسیان در دفتر کارش توسط پلیس امنیت بازداشت و دفتر او پلمپ شد.
آقای دادخواه وکالت پرونده هایی چون پرونده فعالان ملی مذهبی‌، پرونده عبدالفتاح سلطانی، پرونده دراویش گنابادی، پرونده سه تن از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر، پرونده سورنا هاشمی و علیرضا فیروزی در واقعه تحصن دانشجویی دانشگاه زنجان و پرونده کشیش محکوم به اعدام یوسف ندرخانی را به عهده داشته است. دادخواه که ‌پیش از این در تیر ماه سال ۹۰ از سوی شعبه‌۱۵ دادگاه انقلاب به ۹ سال زندان، ۱۰ سال ممنوعیت از وکالت در دادگستری و همچنین به تحمل شلاق و چند فقره جزای نقدی محکوم شده‌بود، امروز به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شد.
نسرین ستوده نیز که از شهریور ماه سال 1389 در زندان به سر می برد.وی وکالت پرونده‌های فعالان حقوق بشر و کشته شدگان و اعدام شدگان حوادث پس از انتخابات ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ را بر عهده داشته‌است. وی عضو کانون مدافعان حقوق بشر، کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیض آمیز علیه زنان، و انجمن حمایت از کودکان بوده و وکالت پرونده‌های بسیاری از فعالان حقوق بشر، فعالان حقوق زنان، کودکان قربانی کودک آزاری و کودکان در معرض اعدام را برعهده داشته‌است. ستوده در سال ۲۰۰۸ میلادی برنده جایزه حقوق بشر «سازمان حقوق بشر بین‌الملل» شد.

نکته حائز اهمیت و مشترک میان هر 9 وکیل زندانی در ایران اهمیت به حقوق بشر و دفاع از حقوق اقلیت ها بوده است.دراویش گنابادی، روزنامه نگاران و زندانیان سیاسی از دید جو حاکم محکوم هستند و دفاع واقعی از آنها که منجر به تبرئه شدن و یا تخفیف مجازات می شود خود جرمی بالقوه است که باید با مشت آهنین با آن برخورد کرد. کلام حقی که دم شمشیر می شود و وکلا و مدافعان آن کلام هم سزاوار توبیج و مجازات خواهند شد.

سازمان مدارای جهانی با یادآوری اعلامیه اصول مدارای جهانی و نیز کنوانسیون های و عهدنامه های بین المللی و نیز قوانین داخلی جمهوری اسلامی در باب احترام به حقوق شهروندان و به رسمیت شناختن حق دفاع و آزادی بیان و اندیشه، از دولت ایران می خواهد تا با آزادی وکلای دادگستری این حق را به همه متهمین و مجرمین بدهند که بتوانند از وکلای مستقل استفاده کرده تا حقوقشان پایمال نگردد.
متاسفانه با زندانی شدن بسیاری از وکلای دادگستری و تحت فشار قرار دادن دیگر وکلا، شاهد آن هستیم که عمده فعالین حقوق بشر و فعالین سیاسی و خبرنگاران به خصوص شانزده خبرنگاری که اخیرا بازداشت شده اند فاقد وکیل دادگستری هستند. یادآوری می نماید که وکیل داگستری تنها پشتبان قانونی متهم و مجرم بوده و می بایست دارای چنان آزادی عملی باشد که نگذارد موکلش به ناحق محکوم شده و حقوقش تضییع گردد.

Wednesday, February 13, 2013

End arbitrary house arrests of Mousavi, Karroubi, and Rahnavard; free all prisoners of conscience

۳ گزارشگر ویژه سازمان ملل:«مخالفان سیاسی را آزاد و به حصر خانگی موسوی، کروبی و رهنورد پایان دهید»

شیرین عبادی و شش گروه حقوق بشری امروز ٢٥ بهمن (١٣ فوریه) و همزمان با آغاز سومین سال بازداشت خانگی رهبران مخالفان در ایران، با صدور بیانیه‌ای مشترک از مقام‌های ایرانی خواسته‌اند که فورا به "بازداشت خانگی فراقانونی" میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد پایان دهند.پس از برگزاری تجمع ٢٥ بهمن ٨٩ به دعوت میرحسین موسوی و مهدی کروبی کلیکرهبر ایران دستور داد آنان به همراه همسرانشان بازداشت خانگی شوند. البته فاطمه کروبی پس از مدتی از بازداشت خارج شد و ماموران پس از آن مانع بازگشت او نزد همسرش شدند.
در این بیانیه آمده که "مقامات ایرانی دو سال است بدون هیچ مبنای قانونی این چهره‌های مخالف را از حقوق اولیه خود محروم کرده‌اند."
پیش از این کارگروه بازداشت‌های خودسرانه سازمان ملل متحد نیز بازداشت این رهبران مخالفان را "فراقانونی" خوانده بود.
این بیانیه علاوه بر شیرین عبادی، وکیل و حقوقدان ایرانی، به امضای عفو بین‌الملل، دیده‌بان حقوق بشر، کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران و خبرنگاران بدون مرز نیز رسیده است.
خانم عبادی می‌گوید اگر مقام‌های ایران مدرکی مبنی بر اقدام مجرمانه این افراد داشتند باید پیش از این، رسیدگی قضایی شفاف و عادلانه‌ای انجام می‌دادند.
او همچنین می‌گوید: "٣٤ سال پس از تشکیل جمهوری اسلامی ایران بر مبنای اصول آزادی و عدالت، زندان‌ها هنوز مملو از صدها زندانی سیاسی هستند."

Wednesday, February 6, 2013

Ahmadinejad gets beaten up by anti-Assad protesters in Kairo. Egypt
کتک خوردن احمدی نژاد در مصر با لنگه کفش یک مرد سوری در اعتراض به وقایع سوریه 


The Moment of Fear! Just before A.N receive a shoe in his face in Cairo by an Brave Syrian protester




احمدی نژاد از مقامات مصری تقاضای بازدید از میدان تحریر در قاهره کرده بود. میدان التحریر قاهره محل اصلی تجمع معترضان در روزهای انقلاب دو سال پیش مصر بود که به سرنگونی نظام ۳۰ ساله حسنی مبارک انجامید. و به احتمال این واقعه در آنجا اتفاق افتاده است.

UN human rights experts urge Iran to release journalists and stop targeting media

چهار گزارشگر حقوق بشر سازمان ملل سه‌شنبه ۱۷ بهمن‌ماه از حکومت ایران خواستند تا موج جدید بازداشت روزنامه‌نگاران را متوقف کند. این گزارشگران موج جدید را نقض "آشکار" حقوق بین‌الملل توصیف کردند.

کار‌شناسان حقوق بشر سازمان ملل متحد از رژیم ایران خواسته‌اند دستگیری روزنامه نگاران را متوقف سازد. 

به گزارش خبرگزاری فرانسه، چهار کار‌شناس روزسه شنبه در بیانیه مشترکی گفتند «موج اخیر دستگیری روزنامه نگاران فقط به دلیل انجام فعالیت‌های حرفه‌ای، نقض آشکار تعهداتی است که رژیم ایران براساس قوانین بین المللی حقوق بشر برعهده گرفته است.» 

وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران هفته پیش گفت بیش از ۱۲ روزنامه نگارهنگام همکاری با یک شبکه مرتبط با غرب پیشاپیش برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، بازداشت شده‌اند. 

این وزارتخانه گفت شبکه آن‌ها توسط بی‌بی سی تاسیس شد و در «همکاری با چند دولت غربی» عمل می‌کند. 

کار‌شناسان سازمان ملل متحد گفتند دست کم ۱۷ روزنامه نگار بازداشت شده‌اند، و احکام دستگیری واحضاریه برای چندین نفر دیگرصادرشده است. 

آن‌ها گفتند نگران هستند که جدید‌ترین موج دستگیری‌ها ممکن است بخشی ازکمپین گسترده تری برای روزنامه نگاران و رسانه‌های مستقل در ایران باشد.


Monday, February 4, 2013

مقصر کیست؟


حاکمان رژیم اسلامی این روزها برای حفظ حاکمیت ننگین خود بر ایران از جان ایرانیان مایه میگذارند وآثار تحریمهایی که بر ایران تحمیل شده است تنها متوجه مردم بی دفاع ایران میباشد که بازیچه قدرت طلبی سیری ناپذیر این فرومایگان شده است.تولید بنزین سرطان زای داخلی فاقد استانداردهای بین المللی،کمبود داروهای اساسی چون داروهای بیهوشی و مسائلی از این دست مشکلاتی نیستند که همانند گرانی وتورم باصبوری وقناعت مردم ایران بتوان با آنها کنار آمد این مسائل جان مردم را تهدید میکند.ساکنان سرزمین وسیعی که دارای منابع غنی ازمعادن ونفت وگاز ودیگر ثروتهای ملی میباشد به چه دلیل بایستی دچار چنین شرایطی شوند؟ گناه مردم ایران چیست؟ آیا این تاوان همان انقلابی است که در سال 57 به امید آزادی از استبداد وخودکامگی کردند؟ انقلابی که نتیجه اش تقدیم ایران عزیز به همین کسانی شد که امروزه آن را به این ذلت کشانده اند.مسئول اینهمه انزوا وعقب ماندگی کیست؟ پرواضح است که ایران کنونی دستاورد ندانمکاری ها وسوء مدیریتهای مسئولان جمهوری اسلامی ودر رأس آنها رهبر رژیم خامنه ای است،اما من تقصیر اصلی را متوجه خامنه ای میبینم چراکه او حتی فراتر از قانون اساسی همه امور مملکت وملت را در ید قدرت خود گرفته وبر همه مسئولان کشوری ولشکری تسلط مطلق دارد تاجایی که برای تداوم رهبری اش مقوله ای به اسم نظارت استصوابی را در انتخابات مجلس خبرگان باب کرد تا مبادا نماینده ای مستقل و منتقد به مجلس خبرگان راه یابد وبه ساحت رهبری وخطاهای او معترض شود وبدین ترتیب هیچکس در مملکت 75 میلیونی جرأت وحق اعتراض وانتقاد از او را ندارد و او یکه تاز این میدان وسیع است
خامنه ای بزرگترین مقصر است زیرا تحریمهایی که امروز ایران را به ورطه نابودی کشانده است نتیجه شعارگویی ها و ندانم کاریهای همان رئیس جمهوری است که خامنه ای در سال 88 به قیمت خون جوانان ایران او را به این مقام منصوب کرد وبرای دفاع از او در مقابل اکثریت ملت ایران ایستاد، رئیس جمهور محبوب رهبر که نتیجه عملکردش قرار دادن ایران در معرض خطر تهاجم خارجی است که ممکن است مملکت را به سرنوشت عراق و افغانستان دچارکند وصدها هزار قربانی به جای بگذارد
مرگ بردیکتاتور
مرگ بر رهبر نالایق ایران؛ خامنه ای


Monday, January 21, 2013



آیا یادمان رفته است که در همین انتخابات دروغین قبل چه بر سر رأی هایمان آمد.آیا یادمان رفته است که چه بر سر فرزندان این ملت آمد.آیا یادمان رفته است که رژیم کثیف و جنایتکار جمهوری اسلامی به سرکردگی خامنه ای قاتل هر کاری کرد و هر جنایتی کرد تا حرف خود رو به کرسی بنشاند.آیا به راستی ما اینقدر فراموش کار هستیم؟ همه با هم دست در دست یکدیگر بگذاریم و یک بار برای همیشه کاری رو بکنیم که باید سالیان و سالیان پیش میکردیم. اگر همه با هم باشیم هیچ قدرتی جلودار ما نیست.یادمان نرود که این رژیم جنایتکار دست به هر کاری خواهد زد که انتخابات جدید ریاست جمهوری خود را معتبر و با شرکت اکثریت مردمی جلوه دهد.حتی از حضور مردم عادی در خیابان ها هم نخواهند گذشت و آن را حضور مردمی خواهند خواند.پس،روز انتخابات همه با هم به نشانه اعتراض در خانه بمانیم.این تنها کاریست که ما میتوانیم در مقابل این رژیم مستبد و رهبر جنایتکارش که برای بقاء تن به هر کاری میدهد انجام دهیم.در حالی که تا شروع انتخابات تنها چند ماه باقی مانده است این رژیم در تدارک حیله گری و نیرنگ های جدید خود است که معدود مردم ساده رو به پای صندوق های رای ببرد تا بتواند آن را ابزاری کند برای تبلیغ در جامعه .جهانی و نشان دادن مشروعیت نظام کثیف جمهوری اسلامی.ما با رای ندادن یک بار دیگر دست این رژیم قاتل را برای جهانیان و انتخابات فرمایشییش رو کنیم.

Monday, January 14, 2013



روز شنبه 12 ژانویه قرار است در ایران و در بسیاری از شهرها و کشورهای جهان و از جمله شهر مریوان اعتراضات گسترده ای شکل بگیرد و به حکم اعدام زانیار و لقمان اعتراض شود. تابحال در بسیاری از نقاط مختلف جهان و در داخل ایران برای جلوگیری از حکم ظالمانه اعدام زانیار و لقمان بسیاری از احزاب سیاسی و سازمان های مدافع زندانیان سیاسی و علیه اعدام اعلام آمادگی کرده اند، بیانیه صادر کرده اند، پتیشین منتشر کرده و مردم به طور گسترده ای در حال امضا این پتیشن هستند. این کمپین، کمپین دفاع از حیات دو پسر جوان است که مدت سه سال است در زندانهای جمهوری اسلامی زیر سختترین شکنجه ها قرار دارند و از آنها با توسل به زور اعتراف گرفته اند.

روز شنبه 12 ژانویه روز بسیار مهمی برای دو زندانیان سیاسی محکوم به اعدام است.اگر اجازه دهیم زانیار و لقمان را به جوخه اعدام بسپارند فردا نیز در همان سیاهچال ها زندانیان سیاسی دیگری را باز به جوخه اعدام خواهند سپارد.مردم، به پاخیزیم همه با هم و در همه جای جهان بگوئیم نه به اعدام. همه باهم بگوئیم اعدام لکه ننگی بر پیشانی تمدن بشر امروز است. زخم عمیقی است برپیکرجامعه بشری بویژه بر پیشانی ما ایرانیان. باید برای نجات این دو جوان محکوم به اعدام و همه محکومین به اعدام بپاخیزیم، بپاخیزیم تا وجدانهای بشری را به اعتراض به این همه ظلم و بی عدالتی بیدار نمائیم، تا نه تنها لقمان و زانیار را از کابوس سه سال چوبه دار و طناب اعدام برهانیم که خودمان و کل جامعه را از چنگال مشتی آخوند بی تمدن و دزد و از گور برخواسته نجات دهیم. اینها در سالهای پس از انقلاب برای تثبیت جریان اسلامی، 30 خرداد 60 و 67 را آفریدند و هزاران تن از بهترین عزیزان مردم را به جوخه های اعدام سپردند.

ولی تلاش و وحشیگری جمهوری اسلامی اینبار تماما تدافعی و ذبونانه است. مانند مار زخمی خود را به در و دیوار میکوبد، دستگیر و زندانی میکند، شکنجه و اعتراف گیری سازمان می دهد، به مردم تجاوز میکند و چوبه های دار را بر پا میسازد تا بلکه هر چه بیشتر بترساند و مردم را به تمکین وادار کند. مرگ ستار بهشتی در اثر شکنجه و تصمیم به اجرای حکم اعدام برای لقمان و زانیار تنها از دست یک حکومت اسلامی و فاشیست و در ایران ساخته است. حکومتی که از ترس انقلاب مردم و بی لیلاقتی اش در اداره جامعه مثل گرگ های درنده با بی رحمی تمام به جان مردم افتاده است.

به همین اعتبار روز شنبه 12 ژانویه باید به روز نمایش قدرت ما مردم متمدن و آزادیخواه بر علیه بربریت اعدام و جنایت اسلامی تبدیل گردد. باید در این روز با تمام نیرو در تمامی شهرها به خیابان بیاییم تا با صدای هرچه رساتر فریاد زانیار و لقمان و همه زندانیان سیاسی را به گوش جهانیان برسانیم و دستگاه جنایت و وحشیگری اسلامی را هر چه بیشتر افشا و رسوا کنیم.

باید بکوشیم که در روز شنبه افکار عمومی جهان را در سطح هرچه گسترده تری علیه جمهوری اسلامی و علیه نقض حقوق زندانیان سیاسی و تحمیل بی حقوقی به مردم ایران بسیج کنیم. باید به دنیا اعلام کنیم که نماینگان جمهوری اسلامی را از مجامع بین المللی بیرون کنند.

Sunday, January 13, 2013



به امید این ننشین که این جنایتکاران برای شما انتخابات آزاد نمایند. بخود اتکا کن
به خیابانها بیایید حق را باید از این زالوها گرفت.

Saturday, January 12, 2013





رضا خندان همسر نسرین ستوده:


7-8 دقيقه از فرصت كوتاه ملاقات اين هفته صرف نواختن "بلز" شد.

نيما اين هفته دفتر "نت" و "بلز"اش را آورده بود و در هياهوي محل ملاقات كابيني بي توجه به اطراف‌ و اطرافيان‌اش مشغول نواختن و خواندن با "نت" آهنگ‌هاي كلاس موسيقي‌اش بود .

من هم مجبور بودم در تمام اين مدت گوشي زمخت و سنگين را طوري نگه دارم كه مادرش بتواند هم صداي ساز و هم صداي نت‌خواني او را بشنود.

نسرين كه اين روزها داغدار از دست دادن مادر و دايي‌اش است و مترصد فرصت، با ديدن اين صحنه‌ها اشك‌اش جاري مي‌شود.

لادن مستوفي كه اين هفته چهارشنبه با تمام شدن دوران حبس دو سال و نيمه‌اش آزاد مي‌شود بلافاصله او را در آغوش گرفته و دلداري مي‌دهد.

صداي ساز نيما تا چند كابين آن طرف‌تر قابل شنيدن است.

فخري بانو كه برحسب اتفاق ملاقات انفرادي‌اش با آقا مصطفي (تاجراده)، همزمان شده است با ملاقات زنان سياسي، از نيما مي‌خواهد كه آهنگ‌هايش را براي آنها هم اجرا كند اما او خجالتي‌تر از اين حرف‌هاست و قبول نمي‌كند.

چند بار سعي مي‌كنم براي چند لحظه گوشي را گرفته و با آقا مصطفي احوالپرسي كنم اما نگراني از اندك فرصت ملاقات مانع مي‌شود. به ناچار به اشاره‌ي دست اكتفا مي‌كنم.

آثار بيش از دو سال روزه‌داري و هم اكنون انواع بيماري‌ها و شرايط طاقت فرساي حبس در چهره‌‌ مصمم او كاملا پيداست، اما اراده‌ي فوق‌العاده‌ي اين مرد مثال زدني است. غير از همسر پرتوان‌ و خستگي‌ ناپذيرش هيچكس حتي فرزندانشان حق ملاقات با او را ندارند.

ژيلا (بني‌يعقبوب) و مهسا (امر آبادي) در كابين‌هاي كناري ما بدون حضور همسرانشان سرگرم صحبت با ديگر عزيزان‌شان هستند.

امير علي خواهرزاده‌ي با مزه‌ي ژيلا كه از نظر ما بزرگترها يك بچه است، ولي او خودش را هم‌طراز با افراد 50 ساله و يا كمي بيشتر، مي‌داند، گوشي را از ما مي‌گيرد و با لحن بامزه‌اش از نسرين بابت عدم حضور خود در مراسم مادرش عذر خواهي ميكند.

فريبا كمال آبادي درست پشت سر نسرين با دو گوشي كابين‌ خودش و كابين كناري، همزمان با دختر و همسر كم نظيرش صحبت مي‌كند البته اينطوري و در آن ِ واحد تنها مي‌تواند چهره‌ي يكي از آنها را ببيند. او كه به همراه مهوش شهرياري نزديك به پنج سال است بدون مرخصي در زندان به سر مي‌برد، بيش از 15 سال ديگر بايد به همين صورت ادامه دهند، اگر اوضاع بدتر نشود.

دقايقـي هم فاطمه هاشمي كه نگران خواهـرش است با نسرين صحبت مي‌كنـد و نسرين ريز اتهامـات جديدي را كه به خواهـرش - ‌فائزه هاشمي- زده‌اند را به دقت شرح مي‌دهد تا او يادداشت كند. معلوم شده است كه چند روز است او را به انفرادي 209 برده‌اند. همانجايي كه نسرين در زمان اعتصاب غذا به عنوان تنبيه 20 روز در آنجا با گرسنگي و تنهايي دست و پنجه نرم كرد.

اين در حالي است كه رييس سازمان زندان‌ها گفته است كه ما انفرادي نداريم.

جواني كه پشت سرم ايستاده است و نيم نگاهش به طرف كابيني است كه نسرين در حال صحبت كردن است، آرام و باوقار با من احوالپرسي و فروتنانه اظهار لطف مي‌كند.

او را هيچوقت نديده‌ام و احتمال مي‌دهم بايد جزو خانواده‌هاي زندانيان جديد باشد. اما مي‌گويد: "نه پدرم جزو زندانيان عادي (غيرسياسي) است و من به ملاقات او آمده‌ام."

پدرش در رديف كابين‌هاي پشت سر ما منتظر است اما چشم او همچنان به دنبال رديف كابين زناني است كه هر روز نام آنان را در بيرون از زندان مي‌شنود و باورش نمي‌شود كه اكنون مي‌تواند همه‌ي آنها را يك جا ببيند.

لابد بايد ممنون پدري باشد كه با زندان رفتن‌اش - گيريم به جرمي غيرسياسي- اين شرايط را براي او ايجاد كرده است.

Wednesday, January 9, 2013

دستگیری ۵ نفر به اتهام فعالیت در زمینه موسیقی زیرزمینی




معاون اجتماعی پلیس امنیت ناجا از دستگیری گروهی متشکل از ۵ نفر که اقدام به تولید موسیقی‌های غیرمجاز و همکاری با شبکه‌های معاند نظام جمهوری اسلامی می‌کردند، خبر داد.

بنا به گزارش فارس، سرهنگ رضادوست معاون اجتماعی پلیس امنیت اخلاقی ناجا گفت: "باندی متشکل از ۵ نفر توسط پلیس امنیت اخلاقی ناجا با هماهنگی مقام قضایی به اتهام فعالیت‌های زیرزمینی غیر فرهنگی شامل تهیه و تولید ترانه و موسیقی غیرمجاز برای خوانندگان لس‌آنجلسی و مرتبط با شبکه‌های ماهواره‌ای معاند با نظام جمهوری اسلامی ایران دستگیر شدند."

وی در ادامه افزود: "در تاریخ ۱۹ دی‌ماه سال جاری پس از شناسایی محل فعالیت آن‌ها این افراد دستگیر و پس از تشکیل پرونده مقدماتی به مرجع قضایی معرفی شدند