Tuesday, April 30, 2013

Iran: Bandar-Abbas prison inmate executed after attempting suicide

خودكشي يك زنداني 23ساله در گوهر دشت پس از تحمل 8 سال زندان بر اثر شدت فشارها
رژيم ضدبشري آخوندي در يك جنايت هولناك، يك جوان 28ساله را كه بر اثر شدت فشارهاي دژخيمان در شب قبل از اجراي حكم اعدام دست به خودكشي زده بود در زندان مركزي بندرعباس به دار آويخت. بنا بر اين خبر كه به تازگي فاش شده ، اين جنايت سبعانه در روز 2فروردين و در حالي صورت گرفت كه زنداني مزبور به خاطر زدن رگ گردنش در شرايط وخيمي به سر مي برد. جنايت وحشيانه اي كه تنها از رژيم قرون وسطايي حاكم بر ايران بر مي آيد.
در روز پنجشنبه 5 ارديبهشت نيز يك زنداني 23ساله به نام عليرضا شهبازي، براي خلاصي از فشارها و شرايط جهنمي زندان گوهردشت و مظالم رژيم آخوندي، بر اثر خودكشي جان سپرد. وي از سن 15سالگي دستگیر شده بود و به خاطر نداشتن توان مالي براي پرداخت ديه، هشت سال را در شرایط طاقتفرسای زندان گوهردشت كه چيزي بيشتر از يك اردوگاه مرگ نيست، سپری کرده بود.
عليرضا شهبازي ، هفته گذشته به دادگاه احضار شد و دژخيمان به وي اعلام كردند مبلغي كه در ازاي پرداخت آن آزاد خواهد شد به 15ميليون تومان افزايش يافته است. او که مي دانست خانواده تهيدست او توان فراهم کردن چنین مبلغی را ندارند، بر اثر شدت فشار و ستم رژيم آخوندي، در نيمه شب پنجشنبه 5ارديبهشت در سالن 11بند 4 زندان گوهردشت دست به خودكشي زد.
شرایط طاقتفرساي زندانهاي قرون وسطايي نظام ولايت فقيه ، شكنجه هاي رواني زندانيان، اخاذي از آنان به بهانه هاي مختلف در حالي كه عمده زندانيان از طبقات محروم جامعه هستند و از فقري خانمانسوز رنج مي برند، موجب افزايش خودكشي در بین زندانیان شده است. پديده شومي كه جلادان حاكم از افشاي آمار واقعي آن سر باز مي زنند.

Wednesday, April 24, 2013

به دولت ننگین شما رای نمیدهم!



\
آقایان ؛ آیا واقعا پشت گوش ما مخملی هست ، یا شما مخملی میبینند ؟
در اینکه احمدی نژاد در حق کشور و مردم ایران جنایت کرد حرفی نیست ، لطماتی که او به بنیان و اساس هرچیزی ، اعم از اقتصاد و سیاست و اجتماع و روابط بین الملل و ....زد ، حالا حالاها قابل جبران و بازسازی نیست و هر کسی هم که بجای او بیاید ، باید با یک سطل و جارو و دستمال و مایع شوینده و تمیز کننده بیاید تا گندهائی را که او زده پاک کند . اما تعجب من از کاندیداها و حامیان آنهاست ، که پنداری هفته پیش وارد ایران شدند و در طی این هشت سال مسافر شاتل بودند و خارج از کره زمین زندگی میکردند !! 
چراکه هنوز از گرد راه نرسیده و میکروفون را جلویشان نگذاشته ، شروع به ایراد گرفتن و محکوم کردن کارکرد های وحشتناکدولت احمدی نژاد میکنند ، و انگار آقایان تازه پی به کارهایی که احمدی نژاد کرده ، برده اند .//
آقایان شما همه در طی این هشت سال ، در کلیدی ترین و بالاترین پست ها و مقام های دولتی و حکومتی بودید ؛
آیا زبانتان لال بود که ، در همان زمان این اظهارات فعلی را بگوئید ؟
آیا چشمانتان کور بود و این جنایت ها را نمیدیدید ؟
آیا گوشتان کر بود و صدای ناله مردم را از گرانی و تورم نمیشنیدید ؟
آیا تریبونی برای گفتن این معایب و ایرادات در اختیار نداشتید ؟
آیا صلاح نبود که بگوئید ، یا بصرفه تان نبود که دهن باز کنید ؟
آیا آنها را نگهداشته اید که حالا برای داغ دل مردم را تازه کردن بگویید ؟
آیا با حرفها میخواهید بگویید که شما مثل او نیستید ؟
مگر او از این حرفها کم زد و از همین وعده ها کم داد ؟

Monday, April 15, 2013

نامزد انتخاباتی احمدی نژاد: کابوس آیت‌الله ها

محمود احمدی‌نژاد نمی‌تواند در انتخابات پیش‌ رو کاندیدا شود٬ اکنون او می‌خواهد نزدیک‌ترین یار مورد اعتمادش را به میدان بفرستد٬ کسی که مسلما مورد تنفر ملایان است. آیت‌الله خامنه‌ای تصمیم سختی در پیش خواهد داشت. مردی که چهار سال پیش٬ در انتخابات ریاست‌جمهوری با توسل به تقلب و خشونت در مقامش باقی ماند٬ امروز می‌خواهد از انتخابات آزاد استفاده کند. یار مورد اعتماد احمدی‌نژاد٬ چندی پیش با اطمینان گفت که دولت هر کاری خواهد کرد تا سلامت انتخابات ۱۴ ژوئن تضمین شود.
دست راست احمدی‌نژاد٬ اسفندیار رحیم مشایی در ماه مارس گفت «دولت اجازه نخواهد داد که سلامت رقابت و شفافیت انتخابات ریاست‌جمهوری به خطر بیفتد». بنابراین این بار نوبت احمدی‌نژاد است که از این‌که تخلفات منافع او را به خطر اندازند بهراسد. از سال ۲۰۰۹ تاکنون او همواره برای ملاها و محافظه‌کاران در قدرت مشکل درست کرده و پیش از هر چیز با حفظ مشایی جنجال‌آفرین آن‌ها را خشمگین ساخته است.
آنچه مسلم است نظام خونخوار جمهوری اسلامی و در راس آن خامنه ای جنایتکار انتخابات ریاست جمهوری را حربه ای کرده است برای نشان دادن به دنیا بر اینکه مردم در ایران هنوز این رژیم را به رسمیت میشناسند در حالی که حقیقت چیز دیگریست. همه با هم نه به رژیم کثیف جمهوری اسلامی. یک بار برای همیشه!

Monday, April 1, 2013

آتش نظام ولایت بر جان نسل جوان

جامعه ایران با وجود جمعیت جوانی در حد هفتاد درصد، برای شادی و نشاط محدودیت بسیاری را باید تحمل کند و مقصر اصلی آن نیز کسانی هستند که بر جای خدا نشسته و درباره مردم، زندگی امروز و حتی پس از مرگشان تصمیم گیری کرده اند و هیچ گاه از خود نپرسیده اند به چه مناسبتی همگان باید چون آنها بیندیشند.
 
انقلاب که اتفاق افتاد جوانان آن روز به میدان آمدند. جنگ که پیش آمد باز همان نسل، نسلی که روحانیون به قدرت رسیده فعلی برای تربیت شان متحمل رنجی نشده بودند، صحنه هایی از جانفشانی را خلق کرد که دنیا را انگشت به دهان کرد. اکنون پرسش اصلی این است روحانیون مدعی تربیت افراد و آحاد جامعه، کدام نسل را پرورش داده و تربیت کرده اند؟ آیا در صورت بروز حادثه ای از آن دست که در اوایل انقلاب افتاد، نسل تربیت شده در جمهوری اسلامی قادر به خلق همان حماسه ها خواهد بود؟
اینها که می گویم برای زیر سوال بردن ارزشهای نسل جوان کشور نیست، نه! اینها تنها پرسش هایی هستند از مدعیانی که به بهانه ارشاد و هدایت، همواره تنگناهای فراوانی را برای مردم بخصوص نسل جوان فراهم آورده اند و نتیجه آن همه سخت گیری ها و دخالت ها، ظهور و بروز نسلی است که گرفتار بزهکاری ها و افسردگی های فراوان شده است. جمهوری اسلامی به دنیای مدرن یک بار دیگر اثبات کرد و نشان داد که تربیت به زور سرنیزه چه محصولی می دهد. با این همه سران حکومت ایران باز هم دست بردار نیستند و همچنان عرصه را به مردم و بخصوص جوانان تنگ تر می کنند تا روح جامعه را بیشتر بخراشند و افسردگی ها را بیشتر کنند. نمونه جنایاتی که در حق بخصوص نسل جوان ایران در طول سی و چند سال گذشته اتفاق افتاده، تنها در حکومت های دیکتاتوری دیگری دیده می شود که برای شخصیت، حریم های خصوصی، حقوق افراد و آزادی های مدنی هیچ ارزشی را قائل نبوده اند.
امروز عمده افتخار جمهوری اسلامی به تربیت نسلی از بسیجیان بی هویت است که از سر بی هویتی تنها درندگی می دانند و بس! نسلی که بی ریشه است و به بادی جهت و مسیر خود را تغییر می دهد و به سویی می رود که خوان نعمت بزرگتری گسترده شده است به همین دلیل یکی از خطرهایی که نسل جوان ایران را تهدید می کند همین نسل بی هویت هاست، نسلی که نه به دست پروردگان خود رحم می کند و نه به مردمی که از ستم های جمهوری اسلامی روزگارشان سیاه شده است.