Friday, March 11, 2011

ضحاک ماردوش

روزی اگر یگانه‌ی دوران خویش بود

وان زادگان بوسه‌ی ابلیس، مار‌ها

ــ بر شاخ شانه‌هاش شکفته گل ِ عذاب ــ

با مغز یک جوان دو جوان رام می‌شدند

و آرام می‌شدند،

اینک نوادگانش بر پهنه‌ی زمین

بیش از هزار‌ها

بوسیده کتف‌هاشان ابلیس کهنه‌کار

بر آسمان ِ دوزخی ِ شانه‌های‌شان

رُسته به جای بوسه‌ی شیطان، ستاره‌