اعلام آمادگی حکومت برای سرنگونی
پروژه از میان برداشتن احمدی نژاد از سوی خامنه ای کلید خورد. خامنه ای در سخنانی که سه هفته پیش از "بابت نصیحت" باندهای نافرمان حکومت را تهدید کرد اکنون به مرحله عمل نزدیک میشود. با پخش فیلمی در صدا و سیما جمهوری اسلامی با "کدهای" (اصطلاح به شدت مورد علاقه همه جنایتکاران جمهوری اسلامی) که در آن داده شد مشخص گردید سرنوشت بنی صدر را برای احمدی نژاد در نظر گرفته اند. قرار باند خامنه ای این بود که با احمدی نژاد بسازند تا دوره اش بسر آید اما دوره احمدی نژاد از وقتی با قهر کردن و خانه نشین شدن کردن خود به مخالفت صریح با خامنه ای پرداخت، به سر آمده بود. پخش این فیلم یک هشدار ساده به احمدی نژاد نیست که شاید سرجایش بنشیند. او نمی تواند آرام بشیند، نه اینکه میخواهد به عنوان یک رئیس جمهور از اختیارات قانونی اش استفاده کند (این گفته مفسرین در رسانه های مانند بی بی سی و صدای امریکا بود و حتی خود بنی صدر در مصاحبه ای با این رسانه ها بر آن تاکید داشت که خود ایشان هم میخواسته قانونی عمل کند دیگران نخواستند و خمینی هم ساکت نماند و جانب رقیب را گرفت!) احمدی نژاد با همه بلاهتش ( نمونه اش اخیر آن پیام تسلیت او برای مرگ چاوز است که تاکید میکند تردید ندارد که چاوز مرحوم با مسیح موعود دوباره برخواهد گشت!) تشخیص میدهد که هیچ آینده ای در پیش روی خود و حکومتی که او ریاست جمهوری آنرا برعهده دارد وجود ندارد.
خامنه ای نیز اگر فرمان حمله را داده است همین چشم انداز را مقابل روی خود میبیند. این حکومت وصله ناجوری برای بورژوازی بوده است و اکنون کار به آنجا کشیده است که حتی حفظ ظاهر را هم نمی تواند بکند و کارکرد متعارفی از یک حکومت را نمایش دهد. نمونه آن ارائه بودجه سالیانه از سوی احمدی نژاد بود که با تاخیری بی سابقه به مجلس ارائه داد، خود او در این نمایش (به اعتراض) شرکت نکرد و حتی اگر راه داشت شاید اصلا بودجه ای ارائه نمیداد. به عنوان یک رئیس جمهور حتی نمیداند نماینده اش در مذاکرات با غرب چه گفته و چی شنیده وقتی اصرار دارد که از جانب او نوشته شود "نگاه، سکوت و لبخند". این عکس العمل ایشان در قبلا مذاکرات هسته ای است در واقع از نفرت خود از "رهبری نظام" حکایت میکند. قوانینی که در مجلس به تصویب میرسانند رئیس جمهور در کشوی میزش بایگانی میکند، رئیس مجلس خود آنرا ابلاغ میکند. دیوان عدالت اداری حکم برکناری منصوبین رئیس جمهور را میدهد، رئیس جمهور وزرایش را اخراج میکند، مجلس وزیرش را استیضاح میکند. برای همدیگر تله میگذارند و از کثافت کاریها همدیگر فیلم میگیرند، جلادشان را به دادگاه میکشند و او در دادگاه از نواری صحبت به میان می آورد که همه قتلها زیر نظر فرزند رهبر بوده است و آقا از باب نصیحت حکم حکومتی میدهد که همگی خفه شوند و ذوب شدگان ولایت هنوز نگفتند "چشم آقا!". باز برای همدیگر خط و نشان میکشند بی افقی این حکومت را میتوان در مضحکه انتخاباتی آن نشان داد وقتی که نمایش انتخاباتی این حکومت پیش از بیش مسخره بودن خود را عیان ساخته. "ائتلاف سه گانه" (قالیباف ولایتی و حداد عادل) و یا اعلام نامزدی امثال رضایی و متکی، بودن یا نبودن رفسنجانی و خاتمی از بی سرانجامی دار و دسته های جنایتکاران حکایت میکند. حمله همه جانبه به روزنامه نگاران و وعده اینکه ۶۰۰ روزنامه نگار در لیست بازداشت میباشند ضعف بیش از اندازه حکومت را نشان میدهد که روزنامه های سرسپرده خود را هم نمیتواند کنترل کند.