سلمان سیما
ننگ اصلاح شدنی نیست!
سمیه
توحیدلو را شلاق زدند و من انگشت به دهان ماندهام و ما دوره میکنیم هنوز
را. شب و روز را. و من هنوز در بهت و حیرت اینم که کجای این وقاحت را
اصلاح خواهیم کرد؟ شرمت باد ای دستی که بد بودی، بدتر کردی!
آری اگر گام به گام رفتار شود، آری اگر منت دیکتاتور را بکشیم و از او عذر بخواهیم شرایط بهتر خواهد شد.
به جای هر هشت ساعت اعدام، هر دوازده ساعت یک اعدام خواهیم
داشت و اینگونه چهار ساعت بهبودی اوضاع و یا همان اصلاحات خواهیم داشت.
اگر دیکتاتور دلش برای ما بسوزد و ما خوب به دست و پایش بیفتیم، از این پس
فقط به پسران و مردانمان در زندانها تجاوز خواهد شد به زنان و دخترانمان
تجاوز نخواهد شد و ما اینگونه ۵۰ در صد اصلاحات خواهیم داشت. اگر اصلاحات
بر جامعه حاکم شود شلاقها آرامتر پایین خواهند آمد.
نمیدانم من باید برای شلاق خوردن «سمیه توحید لو» در امسال
گریه کنم یا برای شلاق خوردن اهل حرم امام حسین (ع) در ۱۴۰۰سال پیش.
همانطور که نمیتوانم چشم بر نقش اهل کوفه ببندم هم اکنون نیز نمیتوانم بر
بسیاری از امورچشم بربندم.
درزیارت عاشورا چند دسته لعنت میشوند و در تعالیم اسلامی
هم همان هست. آنهایی که در قتل امام حسین (ع) شرکت داشتند. آنهایی که
از شنیدن آن خبر خوشحال شدند و به آن راضی شدند. و گروه سوم آنهایی که در
برابر آن سکوت کردند. من نه سمیه را شلاق زدهام و نه در شلاق زدنش مستقیم
وغیر مستقیم دست داشتهام؛ من نمیخواهم جزء دسته سکوت کنندگان باشم.
لابد ابوجهل و ابو لهب و ابو سفیان هم اصلاح پذیر بودند.
«تبت یدی ابی لهب و تب» بریده باد دو دست ابی لهب وننگ بر او باد. من فکر
میکردم که ابی لهب مرده است و به تاریخ پیوسته است ولی امروز فهمیدم که
هنوز ابی لهب زنده است. حالا بگذار مدافعان ابی لهب از خداوند، خداتر و از
محمد (ص) هم پیغمبرتر شوند و از اصلاح پذیری ابی لهب بگویند. نمیخواهم
شهادتم را کتمان کنم. «ولا تکتموا الشهادة»
شهادت میدهم که این نظام نه جمهوری است و نه اسلامی است.
شهادت میدهم این نظام اصلاح ناپذیر است. روضه خوانی عدهای مرا یاد
رباخوارانی میاندازد که کل سال ربا می خورند ولی ده روز محرم برای مردم
محله اشان مجالس روضه برپا میکنند تا کسبشان حلال شود و عذاب وجدانشان
کاهش یابد. و چه جالب هر کس اعمال ایشان را به رخ میکشد به ضدیت با دین و
آیین و خدا متهم میشود. اکنون هم همان است. آنانی که ریاکارانه و
مزورانه مجلس عزا و روضه بر پا داشتهاند تا حال از خود پرسیدهاند که چند
بار در برابر یزید زمان کرنش کردهاند و یا کرنش در برابر یزید را توجیه
کردهاند؟ و یا برای آنانی که دم از کرنش زدهاند و یزیدها را فصل الخطاب
خواندهاند هورا کشیدهاند؟
بگذار بگویند که در خارج از گود نشسته است و میگوید لنگش کن.
بگذار تا دشنامم دهند. بگذار تا تهمتها بر بندند. بگذار بگویند جوان است و
احساساتی. بگذار بگویند عقلانیت و منطق و سیاست ورزی نمیفهمد. بگذار
بگویند دارد سوء استفاده میکند. هرچه میخواهد بگوید؛ هر که میخواهد!
نمیخواهم جزء سکوت کنندگان و لعنت شدگان باشم. خدا میداند که اگر کسی
همچون «سمیه توحید لو» این دختر شجاع و شناخته شده نبود آیا باز کک ما
میگزید یا نه. چه بسیار سمیهها که در همین دوساله شلاق خوردهاند و آهی
از کسی و دادی از جایی بلند نشده است.
بگذار به آقایان بر بخورد و هر چه میخواهند بگویند و هر گونه
که دوست دارند از دیکتاتور دفاع کنند ولی این عزت برای «سمیه توحید لو» و
این ننگ بر تارک «نظام مقدس جمهوری اسلامی» با کلیه ملحقاتش و طرفدارانش تا
ابد ثبت خواهد شد. ننگ با رنگ پاک نمیشود. ننگ را اصلاح نمیتوان کرد.
حالا میخواهید برای این اصلاح ننگ شرط و شروط بگذارید یا نگذارید.
سمیههای سی ساله جمله گواه اصلاح پذیری!!! این نظاماند.